- 09193522720
- info@herzjavad.ir
- 8 صبح تا 8 شب (مشاوره رایگان)
نمایش دادن همه 13 نتیجه
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
البصل يطيب الفم، ويشد الظهر، ويرق البشرة.[1]
پیاز دهان را خوشبو میکند و کمر را تقویت میکند و پوست را نازک میکند.
همچنین امام صادق علیه السلام میفرمایند:
كلوا البصل فإن فيه ثلاث خصال: يطيب النكهة ويشد اللثة ويزيد في الماء والجماع.[2]
پیاز بخورید زیرا سه خاصیت دارد، دهان را خوشبو میکند، و لثه را تقویت میکند، و آب مرد و عمل همبستری را زیاد میکند.
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
كله فإن فيه أربع خصال يطيب النكهة، ويطرد الرياح، ويقطع البواسير، وهو أمان من الجذام لمن أدمن عليه.[3]
تره) بخورید زیرا خواصی دارد، دهان را خوشبو میکند، و باد را طرد میکند، و بواسیر را قطع میکند، و ایمنی از جذام است برای کسی که مداومت بر خوردن آن کند.
ما میدانیم که پیاز و تره دهان را بدبو میکند اما از آنجا که میکروب کش است، و این باعث خوشبو شدن دهان میشود.
در روایت آمده است:
كان رسول الله صلى الله عليه وآله إذا أفطر بدء بحلواء يفطر عليها فإن لم يجد فسكرة أو تمرات فإذا أعوز ذلك كله فماء فاتر وكان يقول: ينقي المعدة والكبد ويطيب النكهة والفم ويقوي الأضراس … .[4]
پیامبر صلى الله عليه وآله با حلوا (شیرینی) افطار میکردند، و اگر حلوا نبود با شکر یا خرما، و اگر هیچکدام نبود با آب ولرم افطار میکردند، و میفرمودند معده را پاکسازی میکند و کبد را، و بدن و دهان را خوشبو میکند، و دندانها را تقویت میکند.
پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند:
نعم السواك الزيتون من الشجرة المباركة يطيب الفم ويذهب بالحفر.[5]
بهترین مسواک چوب زیتون است، از درخت مبارک، دهان را خوشبو میکند، جرم دندان را از بین میبرد.
در روایت آمده است:
اهدي إلى رسول الله صلى الله عليه وآله طبقا ” مغطى فكشف الغطاء عنه ثم قال: كلوا بسم الله نعم الطعام الزبيب يشد العصب … ويطيب النكهة.[6]
به پیامبر صلى الله عليه وآله طبقی که پوشانده بودند، هدیه دادند، پارچهای که روی آن بود را برطرف کردند سپس فرمودند بخورید به نام خدا، بهترین غذا مویز است، عصب را تقویت میکند، … و دهان را خوشبو میکند.
مراد از مویز کشمشی است که هسته دارد.
امام رضا علیه السلام میفرمایند:
أهـدت لنا الايـام بـطـيخة – من حلل الارض ودار السلام
تجمع أوصـافـا عظاما وقـد- عددتها موصوفة بالنظام
كذاك قال المصطفى المجتبى- محمد جدي علیه السلام
مـاء وحـلـواء وريـحـانـة – فاكهة حرض طعام إدام
تنقي المثانة وتصفي الوجوه – تطيب النكهة عشر تمام.[7]
روزها به ما خربزهای هدیه داد، از زیورهای زمین و از دار السلام (بغداد) است، اوصاف مهمی دارد، من این را به شکل شعر در آوردهام، این همان فرموده پدر بزرگم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله است، آب است و شیرینی است، و خوشبو است، و میوه است، و شوینده است، و غذا است، و چیزی که با نان خورده شود، مثانه را پاک میکند، صورت را صاف میکند، دهان را خوشبو میکند، ده فایده دارد.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند:
عض البطيخ ولا تقطعها قطعاً فأنها فاكهة مباركة طيبة مطهرة الفم مقدسة القلب تبيض الاسنان.[8]
خربزه را با دندان بخورید و با چاقو تکه نکنید، زیرا این میوهای مبارک و خوشمزه است، دهان را پاک میکند، قلب را پاک میکند، دندان را سفید میکند.
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
نعم اللقمة الجبن يطيب النكهة ويهضم ما قبله ويمرئ ما بعده.[9]
بهترین لقمه پنیر است، دهان را خوشبو میکند، و غذای قبلی را هضم میکند، و برای غذای بعدی آماده میکند.
البته پنیری که با مایه درست شود و شاید این پنیری که امروزه رایج است این خاصیت را نداشته باشد.
در روایت آمده است:
أنه دخل على أمير المؤمنين علیه السلام وهو على العشاء، فقال: يا صعصعة ادن فكل، قال: قلت قد تعشيت، وبين يديه نصف رمانة فكسر لى وناولني بعضه وقال: كله مع قشره، (يريد مع شحمه،) فانه يذهب بالحفر وبالبخر ويطيب النفس.[10]
بر حضرت امیر علیه السلام وارد شد و حضرت مشغول خوردن شام بودند، فرمودند ای صعصعه نزدیک شوید و بخورید، عرض کردم شام خوردم، در مقابل امام نصف انار بود و تکهای از آنرا به من داد و فرمود این انار را با پوست آن بخور،(مراد پیه اناراست)، همانا جرم دندان رابرطرف میکندو بدبویی دهان را برطرف میکند، و نفس راخوشبو میکند.
با توجه به روایت لازم نیست که انار کامل مصرف شود و تکهای از انار هم کافی است، و منظور از پیه بخش سفید بین دانههای انار و پردههای آن است که اگر همانا به دندان کشیده شود تجربه نشان داده است که دندانها را بسیار تمییز و خوش بو میکند.
[1] – المحاسن، البرقى، ج۲، ص۵۲۲.
[2] – الکافي ، ج۶، ص۳۷۴.
[3] – الکافي ، ج۶، ص۳۶۵.
[4] – الکافي ، ج۴، ص۱۵۳.
[5] – مستدرك الوسائل ، ج۱، ص۳۶۹.
[6] – الاختصاص، شیخ مفید، ص۱۲۴.
[7] – مكارم الاخلاق ، ص۱۸۵.
[8] – طب النبي، ابو العباس جعفر بن محمد المستغفري، ص۲۷.
[9] – بحار الأنوار، ج۶۶، ص۱۰۵.
[10] – المحاسن، البرقى، ج۲، ص۵۴۳.