مأمون عباسى فرزند هارون‌الرشيد از گذشتگان خود در آموزش، هوش و ذكاوت ممتاز و در سياست مرادف با شيطنت و دوروئى بود. اين شأن هر فرد سياسى است كه خود را به ريسمان‌هاى متعدد مى‌آويزد و برحسب مناسبت‌ها و موقعيت‌ها به شكل‌هاى مختلف آشكار مى‌شود.

مأمون نيز مانند بسيارى از سياستمداران فريبكار سعى مى‌كرد در مكر و نيرنگ نهايت زيركى را از خود نشان دهد. به طورى كه مردم زمانش را به اشتباه انداخت، به‌گونه‌اى كه بعضى به مأمون حسن ظن دارند و او را از شيعه مى‌دانند. آن هم صرفاً به اعتبار كلامى منقول از او كه گفت: مى‌دانيد چگونه شيعه شدم‌؟!

به هر حال سياست، مأمون را وادار كرد كه در برابر امام رضا (ع) چنان خاضع شود كه پيشنهاد دهند او را از تخت خلافت پايين بياورد!!

با اين حال، امام رضا (ع) فريب اين بازى سياسى را نخورد و از قبول خلافتى كه به او مى‌بخشيد، خوددارى كرد. پس امامت، خلافت، ولايت و وصايت امام رضا (ع) نزد خدا و رسولش (ص) ثابت است، چه مردم به اين كار راضى باشند و چه آن‌را رد كنند و جدش رسول خدا (ص) در احاديث متواتر و درست و مشهور نزد مسلمين آن‌را به صراحت تصريح كرده است.

خلافتى كه معنى آن منصب الهى است، بعد از منصب نبوت است و خلافتى مى‌باشد كه به انتخاب خداى متعال و اختيار او و به تصريح از رسول (ص) به ائمه رسيده است. لذا بر مأمون واجب بوده كه خود را از خلافت كنار بكشد و به امت اسلامى اعلام و اعلان كند كه خليفه شرعى او امام رضا (ع) است و خلافت و امامت مختص اهل بيت پيامبر (ص) است و نه ديگرى.

مأمون با خود انديشيد كه تنها راه خلاصى از مشكلات سياسى، خضوع در برابر علويان و تغيير رفتار با ايشان مى‌باشد لذا در كنار بخشيدن وليعهدى به امام رضا (ع) آزادى كه در زمان پدرش هارون از شيعيان سلب شده بود را نيز به آن‌ها باز پس داد.

نخست مأمون با زيركى خلافت و سلطنت را به امام رضا (ع) پيشنهاد داد امّا افسوس كه او نمى‌دانست امام رضا (ع) داناتر و آشناتر و زيرك‌تر از آن است كه بازيچه خواسته سياست شيطانى مأمون شود. امام رضا (ع) از قبول خلافت پيشنهادى امتناع كرد. چون مأمون با خوددارى امام (ع) از پذيرفتن منصب خلافت مواجه شد، به ناچار از راه ديگرى وارد شد و اين‌بار وليعهدى را به امام (ع) پيشنهاد داد كه آن، تنزل مقام امام رضا (ع) از مقامِ‌ اسمى بود. به راستى امامى كه راضى به خلافتى كه مأمون به او بخشيده نيست چگونه به وليعهدى راضى مى‌شود؟

امام (ع) در ابتدا به سختى از قبول اين پيشنهاد نيز امتناع ورزيد وليكن جو سياسى راه را بر مأمون مسدود كرد و از اين جهت او امام رضا (ع) را در قبال ردكردن وليعهدى به قتل تهديد نمود.

از اين‌جا معلوم مى‌شود در قلب مأمون ذرّه‌اى از محبت و دوستى امام رضا (ع) نبود كه اگر به ايشان (ع) اعتقاد درستى داشت هرگز جرأت نمى‌كرد، او را به قتل تهديد كند و بى‌شك سياستى كه با ديانت توأم نباشد، چنين است و او فقط‍‌ و فقط‍‌ به شرايط‍‌ و مصالح حكومت ظالمانه خود مى‌انديشيد. امام رضا (ع) كه جامعه را نيازمند وجود و حضور ائمه و ولايت براى دستيابى به هدايت و رستگارى مى‌ديد، برحسب شرايط‍‌ با وليعهدى به شرط‍‌ عدم تداخل نهايى در شئون دولت و تصرفات، از عزل و نصب و غير آن، موافقت كرد.

حمايت و علاقه مردم به وجود و منش امام رضا (ع) و تبعيت از اسلام و عقايد محمدى كه در كلام و تفكر، راه و روش زندگى مادى و معنوى ايشان آشكار بود نفس شرير مأمون را بر آن داشت كه با به شهادت رساندن امام رضا (ع) به ظاهر موقعيت از دست رفته خود را باز ستاند!

پس از شهادت امام رضا (ع) مأمونِ‌ شيطان صفت، براى فريب دادن مردم با پاى برهنه در تشييع جنازه امام رضا (ع) حاضر شد و دكمه‌هاى لباس خود را به عنوان عزا و مصيبت باز كرد تا مردم او را عزادار پندارند!

مأمون فراموش كرده بود، هرگز اجتماع از مردمان زيرك خالى نمى‌شود؛ كسانى كه حقايق بر آن‌ها مشتبه نمى‌شود و به مظاهر و ظواهر فريب نمى‌خورند. مدت زمان زيادى نگذشت كه پرده از راز شهادت امام رضا (ع) برداشته شد و اهالى خراسان دانستند كه مأمون آن كسى است كه امام (ع) را مسموم كرده و او را كشته است.

پس از انتشار اين خبر، نارضايتى و تنفر و انزجار از مأمون بين مردم افزون شد آن‌گونه كه مأمون ديگر نتوانست در خراسان بماند، لذا قصد بغداد كرد تا اين سفر، پوششى بر جرمش باشد و بدين طريق از جامعۀ خشمگين خراسان به دور بماند. وقتى خبر شهادت امام رضا (ع) در سرزمين‌هاى اسلامى گسترش يافت، اكثر شيعيان ساكنين شهرهاى دور، امام قائم مقام امام رضا (ع) را نمى‌شناختند و تا آن زمان، نصوصى كه دلالت بر امامت امام جواد (ع) دارد را نشنيده بودند. پس اكثر علويان از آل‌رسول‌الله (ص) كه در مدينه منوره – وطن پيامبر خدا (ص) – ساكن بودند ناچار به تحقيق و بحث دربارۀ امام بعد از امام رضا (ع) در مدينۀ منوره، بودند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *