امام ابوجعفر، محمدبن‌على، التقى الجواد (ع) شاخه‌اى از شاخه‌هاى پاك درخت نبوت و شاخه‌اى از درختِ‌ هاشمى محمدى، نهمين امام از ائمۀ اهل بيت است؛ آن‌هايى كه خداى متعال براى رهبرى اين امت اختيار كرده و براى هدايت بندگان و اصلاح سرزمين‌ها انتخاب كرده است. جدّش رسول‌الله (ص) بر او تصريح كرده‌اند و پدران پاكش (ع) به امامت، و ولايت، خلافت، وصايت و وراثت او صحّه گذاشته‌اند.

در او تمام صفات و شايستگى‌هايى كه براى امام به حق، لازم است به وفور وجود داشته و از علوم بسيارى كه قابل مقايسه با علوم خلايق نبود، مطلع بوده است.

اتصال به عالم اعلى، سير بر برنامه آسمانى، پاكى از هر ناپاكى و پليدى و متصف بودن به هر صفت برجسته و فضيلت از ويژگى‌هاى خاص ايشان بوده است. و تمام صفات با عظمت را مى‌توانيم در امام جواد (ع) ببينيم و بى‌شك جاى هيچ فضيلتى از فضايل در وجود شريفِ‌ ايشان خالى نيست. على‌رغم كوتاهى عمر، ايشان تحت مراقبت سخت طواغيت زمان خود بود و فرصتى بر ايشان باقى نمى‌ماند. مگر اين‌كه آن‌را براى بيان حقايق و نشر معارف، مغتنم مى‌شمرد.

اگر امت اسلامى در آن عصر از بركات امام جواد (ع) بهره‌مند نشد و به نور او روشن نگرديد پس به تمام معنى ضرر كرده است.

اگر اجتماعات گذشته عظمت بزرگان را درك نكردند و ارزش اوليا و مقربين خدا را نفهميدند و آن‌گونه كه بر آن‌ها واجب بود، اطاعت و پيروى و تعظيم و تقدير ايشان را انجام ندادند، پس گناه از اجتماع است، نه از اولياى خدا و كوتاهى در فرهنگ آن نسل عقب‌مانده است، نه در شخصيت آن امام بزرگوار.

امام جواد (ع) اولين كسى نيست كه روزگار بر او خيانت كرد و تاريخ به او ستم نمود، بلكه پدران پاكش از او سبقت گرفته بودند و تاريخ بر آن گواه است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *