- 09193522720
- info@herzjavad.ir
- 8 صبح تا 8 شب (مشاوره رایگان)
نمایش دادن همه 13 نتیجه
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم عَادَ رَجُلًا مِنَ الْأَنْصَارِ فَشَكَا إِلَيْهِ مَا يَلْقَى مِنَ الْحُمَّى فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم إِنَّ الْحُمَّى طَهُورٌ مِنْ رَبٍّ غَفُورٍ قَالَ الرَّجُلُ بَلِ الْحُمَّى تَفُورُ بِالشَّيْخِ الْكَبِيرِ حَتَّى تَحُلَّهُ الْقُبُورَ فَغَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم وَ قَالَ لِيَكُنْ ذَلِكَ بِكَ فَمَاتَ مِنْ عِلَّتِهِ تِلْكَ.[1]
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دیدار شخصی از انصار رفت که از تب شکایت می کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: تب مایه پاکی است از جانب پروردگارِ بسیار آمرزنده ؛ آن شخص پاسخ داد : تب می جوشد در بدن پیرمرد، تا وارد قبرش کند(کنایه از اینکه میکشد).
پیامبر صلوات الله علیه و آله ناراحت شد، سپس فرمود: چون این طوری فکر میکنی این طوری هم خواهد شد؛ آن شخص به همان شکل مرد.
لذا باید در ابتدای درمان به این معتقد باشیم که هر بیماری برای انسان منفعتی دارد که حداقل منافع آن یا اجر اخروی و یا کفاره گناهان برای شیعیان می باشد و در مرحله دوم باید به فکر درمان افتاد.
حضرت امیر علیهالسلام می فرمایند:
العناب یذهب بالحمی[2]
عناب تب را می برد.
عناب درمان تب است ولی در روایات ما عناب به عنوان یک دارو مطرح نیست، همچنین به عنوان یک غذا هم مطرح نیست، بلکه به عنوان یک میوه و بهترین میوه معرفی شده است.
در روایتی حضرت امیر علیهالسلام میفرمایند:
فضل العناب علی الفواکه کفضلنا علی لناس.[3]
برتری عناب بر دیگر میوهها مانند برتری ما بر دیگر مردمان است.
برتری ائمه علیهم السلام قابل تصور نیست، و میتوان گفت عناب به عنوان بهترین میوه است، و مصرفش در درمان همان مقدار است که انسان میوه مصرف میکند، برای مثال اندازه یک سیب یا پرتقال یا یک خوشه انگور، نه به اندازه یک یا دو دانه، چون به عنوان یک میوه مطرح است نه به عنوان یک دارو.
لازم به ذکر است که سیاهدانه داروی عام است، ولی در این مورد خاص نیز برای آن روایت داریم.
في الحبة السوداء شفاء من کل داء.[4]
سیاهدانه درمان همه بیماریها است.
یکی از آنها هم تب است، و یک روایت خاص داریم در خصوص تب که امام علیه السلام میفرمایند:
فأنا آخذه للحمی و الصداع.[5]
من سیاهدانه را برای تب و میگرن مصرف میکنم.
در مورد مقدار مصرف سیاهدانه آنچه در روایات ذکر شده هفت دانه است، بعضی زیاد مصرف میکنند و حالشان بدتر هم میشود چون این دقتها هم باید رعایت شود، از روایات استفاده میشود که اگر سیاهدانه هشت دانه یا شش دانه هم باشد جواب نمیدهد، البته بعضی روایات اجازه میدهند مثلاً نه، یازده یا بیست و یک عدد مصرف شود، ولی عددش باید فرد باشد، و زمان و روش استفاده آن اینگونه است که هر روز صبح ناشتا با عسل خورده شود.[6]
امام صادق صلواتالله وسلامه علیه میفرمایند:
البصل یذهب النصب، و یشد العصب، و یزید فی الماء و الخطا، و یذهب بالحمی.[7]
پیاز خستگی را برطرف میکند و عصب را تقویت میکند و عمل همبستر شدن را زیاد میکند و گامها را زیاد میکند و تب را برطرف میکند.
پیاز به عنوان یک غذا است و به عنوان یک دارو مطرح نیست، باید زیاد مصرف شود، در حد یک غذا، حال خام یا پخته فرق نمیکند.
روایتی داریم که کلینی نقل میکند از امام صادق صلواتاللهوسلامه علیه که به مردی میفرمایند:
بأي شيء تعالجون محمومکم إذا حم؟ قال: أصلحک الله بهذه الأدویة المرة بسفایج و الغافث، و ما أشبهه، فقال: سبحان الله الذي یقدر أن یبرئ بالمر یقدر أن یبرئ بالحلو. ثم قال: إذا حم أحدکم فلیأخذ إناءً نظیفاً فیجعل فیه سکرة و نصفاً، ثم یقرأ علیه ما حضـرمن القرآن،ثم یضعها تحت النجوم و یجعل علیها حدیدة، فإذا کان فی الغداة صب علیها الماء و مرسه بیده ثم شربه، فإذا کانت اللیلة الثانیة زاده سکرة اُخری فصارت سکرتین و نصفاً، فإذا کانت الثالثة زاده سکرة اُخری فصارت ثلاث سکرات و نصفاً.[8]
با چه چیزی کسی که تب دارد را درمان میکنی وقتی مبتلا به تب شود؟ جواب داد: با داروهای تلخ مثل بسفایج و غافث و از این قبیل درمان میکنیم. امام پاسخ داد: کسی که(خدایی که) میتواند با تلخ درمان کند میتواند با شیرین هم درمان کند، اگر کس از شما مبتلا به تب شد، یک ظرف تمیز بردارد در آن به اندازه یک حبه شکر و نصف بیندازد سپس بر آن قدری آیههای قرآن بخواند سپس آن را زیر ستارگان قرار بدهد و روی آن آهن قرار بدهد وقتی صبح شد روی آن آب بریزد و با دست خودش این حبه شکر را له کند و آب کند سپس آن را بنوشد، شب دوم دوتا حبه شکر و نصف و شب سوم یک حبه شکر دیگر اضافه کند که میشود سه حبه شکر و نصف.
این یک روش است و برای درمان تب و با حبه شکر ، البته مراد این حبه شکر امروزی موجود در بازار نیست، اینها از چغندر گرفته شده و ضرر دارد و نفع ندارد، حبه شکر باید از نیشکر باشد و اضافات هم نداشته باشد، لازم به ذکر است که آهن خوب نیست ولی در این روایت میگوید که روی حبه شکر یا ظرف یک میله آهن قرار دهند، علتش این است که آهن نیروهایی را جذب میکند و اینها در درمان مؤثر است و شاید این روشی برای سالم نگه داشتن قند باشد که بهتر است حبه شکر با آهن تماس نداشته باشد چون در روایات ما آهن از خبیثات است و حتی دستی که به آهن می خورد باید شسته شود.
روایت طبرسی از امام صادق صلواتاللهوسلامه علیه میفرماید:
من حم فشـرب في تلک اللیلة وزن درهمین من بزر القطونا أو ثلاثة أمن من البرسام فی تلک اللیلة.[9]
کسی که تب کند، اگر در آن شب به اندازه دو درهم از اسفرزه یا سه درهم بنوشد، از برسام ایمن میشود.
هر درهم معادل 25/3 گرم می باشد و از روایت معلوم میشود که باید با آب مخلوط کنند که نوشیدنی صادق شود و معلوم میشود که وقتی تب سخت و شدید شود تبدیل به برسام میشود ، که بیماری سخت و التهاب پرده دیافراگم است و انسان را مبتلا به هذیان گویی میکند، پس یکی از درمانهای تب، یا حداقل راه جلوگیری از عوارض تب، «بزر القطونا» است که به آن اسفرزه میگویند، وقتی آن را در آب قرار دهند مانند تخم شربتی پف میکند و نباید آسیاب شوند چون احتمال سمی شدن آن بعد از آسیاب وجود دارد.
در روایتی امام رضا صلواتاللهوسلامه علیه، میفرمایند:
الماء المسخن إذا غلیته سبعة غلیات و قلبته من إناء الی إناء آخر فهو یذهب بالحمی و ینزل القوة فی الساقین و القدمین.[10]
آب گرم اگر آن را هفت بار بجوشانید و از یک ظرف به یک ظرف دیگر منتقل کنید، تب را برطرف میکند و نیرو را در دو ساق پا و دو مچ پا نازل میکند (پاها را تقویت میکند).
در این روایت شاید منظور این است که آب هفت بار بجوشد و سرد شود و شاید مراد آن است که به اندازه هفت بار غل زدن یا غلیان و بالا آمدن بجوشد که احتمال دوم قوی تر است.
در روایتی امام صادق صلواتاللهوسلامه علیه میفرمایند:
الکباب یذهب بالحمی.[11]
کباب تب را برطرف میکند.
کباب علاوه بر اینکه غذای مصرفی می باشد دارو هم هست، بهترین گوشت برای کسی که تب دارد گوشت کبک است، از امام کاظم صلواتاللهوسلامه علیه نقل شده که فرمودند:
أطعموا المحموم لحم القباج، فإنه یقوي الساقین و یطرد الحمی طرداً.[12]
به کسی که تب دارد گوشت کبک بدهید زیرا گوشت کبک پاها را تقویت میکند و تب را طرد میکند، طرد کردنی است (یعنی خیلی مؤثر است).
وقتی در روایت می فرمایند کباب؛ یعنی طبخ با زغال، (آبپز و سرخکرده نباشد)، پختن گوشت سه روش دارد:
الف- سرخ کردن .ب- آبپز کردن که به آن میگویند خورش و در عربی به آن میگویند «مرق»، .ج- کباب یعنی بریان روی زغال.
سویق به دو قسم تقسیم میشود، اول سویق شسته و دوم سویق نشسته، سویق شسته سویقی است که طبق دستور روایات چند مرتبه شسته شود، آب رویش بریزند وقتی تهنشین شد آبش را خالی کنند و دوباره این کار را تکرار کنند، هفت مرتبه که بشویند و سپس خشک کنند ، سویق هفت بار شسته شده می شود که برای تب مفید است، در روایتی امام رضا صلوات الله وسلامه علیه میفرمایند:
السویق إذا غسلته سبع مرات و قلبته من إناء الی إناء، یذهب بالحمی و ینزل القوة في الساقین و القدمین.[13]
سویق را اگر هفت مرتبه بشویی و آن را از یک ظرف به ظرف دیگر منتقل کنی تب را برطرف میکند و نیرو را در دو ساق پا نازل میکند و دو مچ پا را تقویت میکند.
روایتی از امام صادق علیه السلام به نقل از کلینی و برقی است:
بَعَثَنِي الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بِلَطَفٍ فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ فِي يَوْمٍ صَائِفٍ وَ قُدَّامَهُ طَبَقٌ فِيهِ تُفَّاحٌ أَخْضَرُ فَوَ اللَّهِ إِنْ صَبَرْتُ أَنْ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ تَأْكُلُ مِنْ هَذَا وَ النَّاسُ يَكْرَهُونَهُ فَقَالَ لِي كَأَنَّهُ لَمْ يَزَلْ يَعْرِفُنِي وُعِكْتُ فِي لَيْلَتِي هَذِهِ فَبَعَثْتُ فَأُتِيتُ بِهِ فَأَكَلْتُهُ وَ هُوَ يَقْلَعُ الْحُمَّى وَ يُسَكِّنُ الْحَرَارَةَ فَقَدِمْتُ فَأَصَبْتُ أَهْلِي مَحْمُومِينَ فَأَطْعَمْتُهُمْ فَأَقْلَعَتِ الْحُمَّى عَنْهُمْ.[14]
یعنی مفضل بن عمر من را به سوی امام صادق علیه السلام فرستاد به همراه دارویی بر امام صادق در یک روز تابستانی وارد شدم و جلوی او طبقی از سیب کال و سبز بود به امام عرض کردم آیا سیب سبز و کال میخوری درحالیکه مردم از خوردن آن کراهت دارند امام علیه السلام فرمود شب گذشته مبتلی به تب شدید شدم و این سیب را آوردند و آن را خوردم. تب را ریشه کن میکند و گرمی بدن را تسکین میدهد ؛ به خانه برگشتم دیدم خانواده ام تب دارند من هم سیب کال دادم تب از آنها ریشه کن شد.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
الحمى من فيح جهنم فأطفئوها بالماء البارد .[15]
تب از سریزهای جهنم است ، پس آن را با آب خاموش کن.
شنیدم از امام صادق علیه السلام که فرمودند:
قال محمد بن مسلم سمعت ابا عبد الله علیه السلام یقول: ما وجدنا للحمی مثل الماء البارد و الدعاء.[16]
ما چیزی بهتر از آب سرد و دعا کردن برای درمان تب نیافتیم.
در روایتی داریم:
دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم عَلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علهما السلام وَ هُوَ مَحْمُومٌ فَأَمَرَهُ بِأَكْلِ الْغُبَيْرَاء.[17]
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر حضرت علی علیه السلام وارد شد درحالیکه او تب داشت پس او را امر به خوردن سنجد کرد.
اسم فصیح سنجد غبیرا است اما در کشور های عربی به خرمای ایرانی معروف است.
روایتی از امام باقر صلواتالله وسلامه علیه داریم که میفرمایند:
إخراج الحمی فی ثلاثة أشیاء، فی القيء، و فی العرق، و فی إسهال البطن.[18]
خارج کردن تب در سه چیز است، در استفراغ، در عرق (کردن) و در استفاده از مسهل(چیزی که باعث بیرون روی می شود).
[1] – دعائم الإسلام، قاضی نعمان مغربی، ج1، ص217
[2] – مکارم الاخلاق،ص۱۷۵، وسائل الشیعه، ج۲۵، ص۲۲۴،
[3] – مکارم الاخلاق ، ص۱۷۶، وسائل الشیعه ، ج۲۵، ص۲۲۴، ح۳۱۷۴7.
[4] – طب الأئمه، ابن سابور الزيات، ص۵۱.
[5] – بحار الأنوار ، ج۶۲، ص۲۲۹، ح۱۰.مکارم الاخلاق، ص۱۸۶.
[6] – بیانات پدر طب اسلامی آیت الله تبریزیان.
[7] – المحاسن، البرقى، ج۲، ص۵۲۲، ح۷۳۷، الكافي، ، ج۶، ص۳۷۴، ح۲.
[8] – الکافی، ج۸، ص۲۶۵، ح۳۸۶.بحار الأنوار، ج۵۹، ص۱۰۶، ح۳۶.
[9] – مکارم الاخلاق، ص۱۸۸.بحار الأنوار ، ج۶۲، ص۲۲۰، ح۱.
[10] – مکارم الاخلاق، ص۱۵۷.بحار الأنوار، ج۶۶، ص۴۵۱.
[11] – المحاسن، البرقى، ج۲، ص۴۶۸، ح۴۵۱.الكافي، ج۶، ص۳۱۹، ح۴.
[12] – الكافي،ج۶، ص۳۱۲، ح۴.
[13] – الكافي، ج۶، ص۳۰۶، ح۹. المحاسن، البرقى، ج۲، ص۴۹۰.
[14] – المحاسن، برقی، ج2 ص551.
[15] – الطب الائمه : ٤٩ ـ ٥٠.
[16] – طب الائمه: ص 50.
[17] – عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج2 ص43.
[18] – طب الائمه، ابن سابور الزيات، ص۵۰.بحار الأنوار، ج۶۲، ص۹۹، ح۲۰.